NTENT="IR" />
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کلارآباد دات کام
قالب وبلاگ
جهانگارنده آرزو می کرد که هرگز ناچار به نوشتن این نوشته نباشد، اما، امام راحل ما- رضوان الله تعالی علیه- می فرمود؛ مسئولیت اهل قلم، فقط در مقابل آنچه می نویسند، نیست بلکه به خاطر آنچه باید بنویسند و نمی نویسند نیز مسئولند و فردای قیامت در محضر خدا بازخواست می شوند. این وجیزه لبیک به همان توصیه پیامبرانه حضرت امام(ره) است. نوشته ای با استناد به شواهد و دلایل غیرقابل تردید، در دفاع از ساحت مقدس دو سردار شهید. باشد خدا بپذیرد و همت و باکری نیز گره از ابرو بگشایند و شاهد باشند یاران از قافله جامانده، رسم وفا از یاد نبرده و در مقابل- با عرض پوزش- «خون فروشی» آگاهانه یا ناخودآگاه کسانی که با آن دو شهید بزرگوار فقط «پیوند سببی» داشته اند، ساکت و بی تفاوت ننشسته اند.
نگارنده می داند در پی این نوشته، شماری اندک و کم شمار و به ناحق میراث خوار! زبان به ناسزا می گشایند و قلم به توهم می دوانند که چرا حرمت همسران دو سردار شهید را پاس نداشته ای؟! پاسخ هر چند در متن این نوشته خواهد آمد، اما به اختصار آن است که همسران این دو سردار شهید اگر قرب و منزلتی دارند- که داشتند و می توانستند کماکان داشته باشند- به خاطر «پیوند سببی» با آن بزرگواران بوده است، بنابراین، در صورتی که معلوم شود نه فقط سر همسویی با همسران شهید خود ندارند بلکه خون پاک آنان را خواسته یا ناخواسته- و انشاءالله ناخواسته- برای دشمنان اسلام و انقلاب و قاتلان تابلودار همسران شهید خویش «هدیه» می برند، دیگر همسر شهید به معنای «همسو با شهید» نیستند، هر چند که نام شهید را در شناسنامه خود داشته باشند! آیا غیر از این است؟! کاش اینگونه نبود، ولی متأسفانه هست!... بخوانید؛
1- آیا سران فتنه 88 و عوامل میدانی آنها، به ساحت مقدس حضرت اباعبدالله الحسین(ع) اهانت نکردند؟ وجود مبارک حضرت بقیه الله الاعظم ارواحنا له الفداء را انکار نکردند؟ روز قدس به نفع اسرائیل شعار ندادند؟ روز 31 آبان به حمایت از آمریکا عربده نکشیدند؟ به ساحت ملکوتی امام راحل(ره) اهانت نکردند؟ و تصویر مبارک ایشان را پاره پاره و لگدمال نکردند؟ آشکارا از فرمول دیکته شده مثلث آمریکا، اسرائیل و انگلیس برای مقابله با جمهوری اسلامی ایران پیروی نکردند؟ آیا با منافقین، بهایی ها، سلطنت طلب ها، گروهک های کومله، دموکرات، پژاک، عبدالمالک ریگی دست به ائتلاف آشکار و بی پرده نزدند؟! فلان خانم چادری را به جرم این که چادر بر سر دارد و حامی اسلام و انقلاب است، با اسلحه سرد و گرم مورد حمله قرار ندادند و پیکرش را با قمه و قداره و در حالی که شعار مرگ بر ... سر داده بودند، از هم ندریدند؟ فریاد مرگ بر بسیجی! سر ندادند؟ مسجد را به آتش نکشیدند؟ فلان بسیجی موتورسوار را با قمه تکه پاره نکردند؟ فلان مرد دارای محاسن را وادار به سردادن شعار مرگ بر ... نکردند؟ و هنگامی که از این شعار خودداری کرد، آیا او را در مقابل چشمان نگران و اشکبار همسر و فرزند خردسالش به قتل نرساندند؟ آیا نتانیاهو با افتخار! و آشکارا از فتنه گران به عنوان «بزرگترین سرمایه اسرائیل در ایران» یاد نکرد؟ آیا اوباما، حمایت مالی و سیاسی از آشوبگران را یک هدف استراتژیک برای مقابله با ایران اسلامی معرفی نکرد؟ جرج بوش آنها را پیاده نظام آمریکا در ایران معرفی نمی کرد؟ آیا تمامی دشمنان اسلام و انقلاب و امام و ایران در حمایت آشکار از سران فتنه به میدان نیآمدند؟ و... و...
اکنون سؤال این است و پرسش بسیار ساده ای نیز هست که پاسخ آن کمترین نیازی به ذهن های پیچیده ندارد. آیا دو سردار شهید ما - نستجیربالله و با پوزش از روح بلند و ملکوتی آنها- دشمنان امام حسین(ع) و امام زمان(عج) بودند؟! از اهانت به حضرت امام(ره) و پاره کردن و لگدمال کردن تصویر مبارک ایشان خشنود می شدند؟! از منافقین و بهایی ها و سلطنت طلب ها و پژاک و کومله و سایر اراذل و اوباش حمایت می کردند؟! به نفع اسرائیل و آمریکا شعار می دادند؟! مسجد آتش می زدند، به همراهی و پیروی از آمریکا و اسرائیل و انگلیس افتخار می کردند؟! و...
انجام این جنایات و زشتی ها و پلشتی ها، از سوی سران فتنه و عوامل میدانی آنها که قابل انکار نیست. تمامی این اقدامات و مواضع ضد اسلامی و ضد انسانی آنان به قلم و زبان خودشان و تصاویری که خود از صحنه برداشته اند ثبت و ضبط است، اعتراف بازداشت شدگان که جای خود دارد. بنابراین باید پرسید آیا کودن ترین و دیرفهم ترین افراد نیز می توانند در دورترین افق های ذهن خویش تصور کنند که همت و باکری با این جرثومه های فساد و پلیدی و دشمنان تابلودار اسلام و انقلاب و امام و ایران سر آشتی داشته اند؟! آن دو شهید بزرگوار که جان و جوانی و هستی خویش را برای مقابله با این زشتی ها و مبارزه با آمریکا و اسرائیل و دنباله های داخلی آنها نظیر منافقین و بهایی ها و سلطنت طلب ها و تروریست های مارکسیست به میدان آورده و خالصانه به خدای منان تقدیم کرده بودند.
2- وقتی همسران شهید همت و باکری به حمایت از فتنه برمی خیزند و برای ابراز ارادت، سر بر آستان سران فتنه می سایند، بدیهی است که نه فقط پا بر خون به ناحق ریخته آن دو شهید بزرگوار نهاده اند بلکه با تاسف باید گفت خون پاک همسران شهید خود را برای «فروش»! به دشمنان خدا و قاتلان همت و باکری عرضه کرده اند! و صد البته چه بدانند و چه فریب خورده باشند و ندانند، خیال باطلی در سر پروریده اند چرا که خون آن دو شهید، پیش از این و در آوردگاه مقدس جنگ 8 ساله به خدا فروخته شده است. مگر نه این که در کلام خدا آمده است «ان الله اشتری من المؤمنین انفسهم و اموالهم بأن لهم الجنه... خدا، جان و مال مؤمنان را- در قتال و جهاد با دشمنان خدا- به بهای بهشت خریداری کرده است... و چه کسی وفادارتر از خدا، بر عهدی که بسته است؟» بنابراین، همسران آن دو شهید بزرگوار با پشت کردن به بینش و منش آن سرداران شهید، فقط «پیوند سببی» خود با آنها را شکسته اند، بی آن که از این گسست طرفی بسته باشند و یا بتوانند در ارادت مردم به سرداران سرافراز دفاع مقدس کمترین آسیب و خللی وارد کنند. مردم ایران و همه مسلمانان پاکباخته جهان باکری و همت را بخشی جدانشدنی از هویت اسلامی و انقلابی خود می دانند و دیگران را، در صورت ناهمخوانی با راه و رسم آنان، نه فقط از خود نمی دانند که به تلخی می رانند. انتظار آن بود و هنوز هم دیر نشده و راه بازگشت هست، که همسران این دو شهید بزرگوار به خیل عظیم خانواده های شهدا بپیوندند و اگر در جریان فتنه 88 توفیق آن را نداشته اند که در کنار مردم و همراه و همگام با روح مطهر همت و باکری و خانواده های معظم شهدا به مقابله با سران فتنه و دشمنان امام و انقلاب برخیزند، لااقل، از میانه راه توبه کنند که خدای مهربان توبه پذیر است و همت و باکری هم بعد از رضایت خدا، از گناه آنها چشم پوشی خواهند کرد.
3- مردم این مرز و بوم در دامان اسلام عزیز پرورش یافته و با هوشیاری مثال زدنی از ترفندهای پیچیده دشمنان به سلامت عبور کرده اند، از این روی دشمنان بیرونی و دنباله های داخلی آنها نباید انتظار فریب آنان را داشته باشند و مثلا سران فتنه و رسانه های بیگانه نباید و نمی توانند با استناد به همسویی همسران شهید همت و شهید باکری با سران فتنه، خیال سوءاستفاده از نام آن دو شهید بزرگوار را در سر بپرورانند.
در این بخش از یادداشت پیش روی، بی آن که سخن از مقایسه مثل به مثل و جزء به جزء در میان باشد، اشاره به رهنمودی جاودانه و حکیمانه از کلام خدا ضروری به نظر می رسد. خداوند تبارک و تعالی در آیه نهم از سوره مبارکه تحریم داستان همسران نوح(ع) و لوط(ع) را به عبرت آورده و می فرماید «... آن دو تن همسر بندگان صالح ما نوح و لوط بودند ولی از آنجا که خیانت ورزیدند در آتش قهر خدا سوختند»... باز هم تاکید می شود که خدای نخواسته، قصد مقایسه در میان نیست ولی هشداردهنده و عبرت انگیز است و دستکم آن که نشان می دهد پرورش یافتگان مکتب اسلام، اگرچه با مشاهده خروج همسران دو شهید بزرگوار خویش از حلقه بینش و منش آن شهیدان تاسف می خورند و آرزو می کنند که به راه بازگردند، ولی هرگز جایگاه آنها را با جایگاه شهدا اشتباه نمی گیرند و شهدای خویش را با همسران راه گم کرده آنان به ارزیابی نمی نشینند، بلکه به قول حضرت امیر علیه السلام، افراد را با معیار حق می سنجند، نه حق را با افراد و... «حق» همیشه با شهداست.
4- و بالاخره اگر این نوشته با برخی از «تلخی»ها همراه است امید آن که همسران گرامی آن دو شهید بر این برادر خویش خرده نگیرند و عذرش را بپذیرند که آنچه در این نوشته آمده است به خیرخواهی برای خود آنان بر کاغذ دویده و نگارنده اگرچه لیاقت همراهی با آن دو شهید بزرگوار را نداشته است ولی بر این باور است که آنان را بهتر از همسرانشان می شناسد و با مشاهده برخی از «نباید»ها دیدگان آن دو شهید را می بیند که با نگرانی و شاید ملامت به او می نگرند و زبان حال به ملامت گشوده اند که چرا زبان به کام و قلم به نیام کشیده ای؟! مگر ما را نمی شناسی؟ و یا، مگر همسران ما، خواهران تو نیستند؟
حسین شریعتمداری
[ دوشنبه 89/7/5 ] [ 11:12 صبح ] [ م.ص ] [ نظر ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

موضوعات وب
لینک های مفید
لینک دوستان
لینک های مفید
امکانات وب
عمارنامه : نجوای دیجیتال بصیرت با دیدگان شما 		AmmarName.ir

بازدید امروز: 18125
بازدید دیروز: 45846
کل بازدیدها: 5170262